سلام
دوستان محسن هستم یک مسافر
دستور
جلسه امروز راجع به فرمانبری تا فرماندهی است ، من ابتدای صحبت را با یک داستان از
اسکندر شروع میکنم . داستان مربوط به زمان
جهان گشایی های اسکندر است و زمانی که به
دنبال یک چشمه به نام آب حیات بود که بواسطه آن بتواند جاودانه شود .
آدرس آن
چشمه را به او دادند که در یک سرزمینی به دنبال آب حیات باشد و زمانی که به آن
سرزمین رسید با انسانهای پیری روبرو شد که توان انجام کارها را نداشتند و درنهایت
به آدرس آن چشمه حیات رسید . یک فرد پیری به اسکندر گفت که یک نصیحت به تو میکنم
. تو برای جاودانه شدن قصد داری که از آب این چشمه استفاده کنی ولی این را فراموش
نکن که درنهایت مثل همین افراد پیر که در این سرزمین هستند خواهی شد و با عصا حرکت
خواهی کرد و این انتهای زندگی جاودانه تو خواهد شد . یک شعری راجع به این داستان
است که میگوید :
بیپیر
مرو به زندگانی هرچند سکندر زمانی
این شعر
این مطلب را بیان میکند که حتی اگر ، اسکندر زمان هم باشی ، به یک راهنما و یک
پیر در زندگی نیاز پیدا خواهی کرد برای رسیدن به مقصد و برای اینکه راه را پیدا
کنی .
من
درزمان مصرف حتی اختیار جسم خود را نداشتم و فرمانده بدن خود نبودم و تنها فرمانبردار
محض یک ماده مخدر بودم . مواد مخدر برای من تعیین میکرد که اگر قصد مسافرت داشتم
،
چه زمانی
به سفر بروم ؟! قصد رفتن به سرکار داشتم ، مواد مخدر بود که تعیین میکرد چه زمانی
و چه ساعتی به سرکار بروم . هیچگونه
اختیاری از سمت من وجود نداشت .
در کنگره
حضور پیدا میکنم تا به فرماندهی شهر
وجودی خود برسم و لازمهی آ ن سفر کردن به همراه داشتن یکراه بلد و راهنماست .در
تعریف راهنما آمده است که راهنما فردی است که راه را به ما نشان میدهد . چنانچه
من در مسیر به حرف راهنما گوش ندهم ، شرط ابتدایی رسیدن به مقصد را ندارم و سر از
بیراهه درمیاورم .
مثلث جهالت
، ضلعی دارد به نام منیت . آن زمان که پیش خود فکر میکنم همهچیز را میدانم و
راهنمای من متوجه کار من نیست ، این حس درونی که همهچیز را خودم بلدم ، دارم . بعدازآن
است که نافرمانی اتفاق میافتد و این حسی است که علیه خود انسان ، استفاده میشود
، یعنی نافرمانی حسی ست که علیه منافع خودم
کارها را انجام میدهم و این نادانسته اتفاق میافتد .
لازمهی رسیدن به رهایی در کنگره ، اجرای شرط اول یعنی
فرمان پذیری ست . اینکه فرمانها را انجام دهم تا نظم برقرار شود
همیشه
راهنما به من گفته که اگر خواستی بهسلامت به مقصد برسی ، پیرو چهار نکته باش :
1- حرمت کنگره 2- قوانین و مقررات در کنگره 3- روش DST 4- گوش کردن به حرفهای راهنما
تهیه و تنظیم گروه وبلاگ آکادمی