
وادی پنجم و تاثیر آن روی من
به نام قدرت مطلق
زمانی که به کنگره 60 آمدم اولین کاری که کردم نگاهی بود که به تابلوی وادیهای چهاردهگانه انداختم و مبهوت شدم و پیش خودم گفتم که خداوندا اینکه آموزههای عرفان عملی است. آخر شما نمیدانید من آرزو داشتم که معرفت را تلمذ کنم و خداوند کنگره 60 را در پیش راهم گذاشت.
در جلسات کنگره، یاد گرفتم که
دانایی چیست؟ دانایی مؤثر کدام است؟ مثلث دانایی و جهالت را آموختم فهمیدم که برعکس
مثلث دانایی، مثلث جهالت است.
اضلاع مثلث دانایی را، تفکر،
تجربه و آموزش تشکیل میدهد و اضلاع مثلث جهالت را، ترس، ناامیدی و منیت تشکیل میدهد.
بهعبارتدیگر مقابل تفکر، ترس
و مقابل تجربه، ناامیدی و مقابل آموزش، منیت قرار دارد.
تفکر یکی از اضلاع مثلث دانایی
است، ولی آیا بهتنهایی اثری بر روی من میگذارد؟ تفکر بدون حرکت هیچ فایدهای ندارد.
حرکت در چه مسیری؟ مسیر همان راه مستقیم است که کنگره آن را برای من مشخص کرده است.
من به کنگره کمتر بهعنوان یک
نهادی که برای ترک اعتیاد هست، نگاه کردم. من کنگره را یک دانشگاه میدانم که در آن
مشغول تحصیل هستم و بهپیش میروم. خب طبیعتاً دانشگاه، هممحل تفکر و هم تحقیق و هم
به کاربستن آموختهها هست، این یعنی تفکر قدرت مطلق حل مسئله نیست، باید آن را به کاربست
و عملی کرد.
من به کنگره آمدم که رذایل را
رفع و فضائل را کسب کنم.
نویسنده: همسفر محمد از لژیون یکم
مطلب دلنشین و روانی بود آقا محمد
آنچه از دل بر آید لاجرم بر دل نشیند.
خدا قوت