یکمین جلسه از دوره شصت هشتمین سری کارگاه آموزشی عمومی کنگره 60 ویژه آقایان مسافر و همسفران در نمایندگی آکادمی با دستور جلسه " وادی هشتم و تاثیر آن روی من" با استادی " کمک راهنمای محترم آقا سیروس" و نگهبانی " مسافر بهزاد " و دبیری " مسافر رضا " که در روز پنج شنبه مورخ 23/01/97 راس ساعت 17 شروع به کار کرد.
سخنان استاد:
سلام دوستان سیروس هستم مسافر از نگهبان و دبیر سپاس گذاری میکنم که به من اجازه دادن که در این جایگاه خدمت کنم. امروز در دو بخش صحبت میکنم یکی درباره دستور جلسه و قسمت دوم هم تولد رضا و امیر عزیز صحبت میکنم. دستور جلسه وادی هشتم است که با حرکت راه نمایان میشود، چیزی که من همیشه میگویم وادیهای کنگره چراغ راه هستند و ما باید آنها را توشه راه خودمان قرار دهیم. وادیها خیلی به سفر ما کمک میکند زمانی که من سفر میکردم وادیها از 14 تا کمتر بود. هر وقت که من این وادیها را میخوانم مطالب جدیدی متوجه میشوم. آقای مهندس داستانهای واقعی را خیلی شیرین برای ما تعریف کرده است؛ و این جذابیت وادی را برای ما بالا میبرد، آنجای که آقای مهندس درباره خلق انسان صحبت میکند، انساندوست دارد برود جلو تا ببیند به کجا میرسد. ما هر جا که قرار داریم چه در سفر اول یا در سفر دوم با خواندن وادیها باید خودمان را در مسیر آن قرار دهیم. چون این کتاب اصلاً درباره اعتیاد صحبت نکرده است و برای همه انسانها مفید است. در این وادی نوشتهشده زمانی که خداوند انسان را خلق کرد، یکی از فرماندههای بلندمرتبه سرپیچی کرد از فرمان قدرت مطلق و بر انسان سجده نکرد؛ و خداوند شیطان را ترد کرد و به آن اجازه داد که تا روز موعود انسان را دعوت کند به کارهای ضد ارزشی و به انسان گفت شیطان مجوز دارد شمارا به سمت ضد ارزشها دعوت کند و آنهم به زیباترین شکل ادموند و هلیا در بهشت از فرمان خدا سرپیچی کردند؛ و در محضر خداوند توبه کردند، خداوند به آن دو گفت من شمارا میبخشم ولی باید به زمین بروید چون با حرکت راه نمایان میشود. در کنگره 60 میگویند توبه یعنی بازگشت یعنی آن راه ضد ارزشی که فرد رفته است باید بهتدریج برگردد و جبران خسارت بکند. چون با حرکت درراه مستقیم نشان میدهد که میخواهد در مسیر درست برود، زمانی که یک سفر اولی وارد کنگره میشود یعنی اینکه از کار ضد ارزشی خسته شده است و میخواهد خوب زندگی کند ولی روز اول که خوب نمیشوی باید 11 ماه حرکت کنی تا به رهایی برسی و در هیچ جای دنیا با حرف هیچ اتفاق خاصی نمیافتد باید پشت آن عمل باشد. آقای مهندس میخواهد به من بفهماند در این وادی باید حرکت کنم تا به آن خواسته معقول برسم. وقتی شما سفر میکنید مهمترین چیز درمان اعتیاد است. اول شما باید حال خودتان را خوب کنید و بعد جبران خسارت را از خانواده و جامعه شروع کنید. بعضی از سفر اولیها 5 ماه سفر میکنند یک مقدار از حسهای آنها باز میشود تازه متوجه میشود که من تا الآن برای خانوادهام کاری نکردم و دیگر درمان اعتیاد و جلسات کنگره را جدی نمیگیرد و در سفرش دچار مشکل میشود. پس من باید اول حال خودم خوب باشد تا بتوانم به جامعه و اطرافیانم خدمت بکنم.
سخنان استاد مربوط به مسافر:
اول درباره رضا صحبت میکنم. در کنگره سفر کردن خیلی راحت و خیلی سخت است راحتی آن این است که فرمانبردار باشی و خوب سفر کنی سختی آن این است که فرمانبردار نباشی و کار مهمی که رضا انجام داد این بود که در سن پایین کنگره آمد و کار بزرگی انجام داد چون پیامبر ما میگوید پاک بودن در جوانی شیوه پیغمبران است؛ اما در اوایل سفرش خیلی بد سفر کرد اما خدا را شکر متوجه اشتباه خود شد و درست سفر کرد. به رضا تبریک میگویم و امیدوارم در تمام مراحل زندگی موفق باشد. امیر هم مثل رضا اویل سفرش خیلی بد سفر کرد و چند ماهی در لژیون دیگری بود؛ و وقتی آمد لژیون من متوجه اشتباه خودش شد و درست سفر کرد. وقتیکه 6 ماه از سفر اولش گذشت در آزمون کمک راهنمای قبول شد و امیدوارم زودتر لژیون خود را تحویل بگیرد و درراهی که پیشگرفته موفق باشد.
اعلام سفر مسافر رضا:
سلام دوستان رضا هستم مسافر تخریب 4 سال آخرین آنتی ایکس گراس و شیره 12 روز 13 روز سفر کردم به روش DST با داروی OT به راهنمای آقا سیروس ورزش در کنگره فوتبال و پینگپنگ رهایی 13 ماه 20 روز
اعلام سفر مسافر امیر:
سلام دوستان امیر هستم مسافر آنتی ایکس مصرفی هروئین و متادون روش درمان DST نام دارو OT 12 ماه 20 روزبه راهنمایی آقا سیروس الآن یک سال دو روز رها هستم.
آرزوی مسافر رضا:
سلام دوستان رضا هستم مسافر آرزو میکنم همه سفر اولیها به سفر دوم برسند.
آرزوی مسافر امیر:
سلام دوستان امیر هستم مسافر آرزوی من این است که همسرم کاملاً از من راضی باشد
سخنان مسافر رضا:
سلام دوستان رضا هستم مسافر اول از آقای مهندس تشکر میکنم که کنگره را بناکردهاند که افرادی مثل من را به درمان برساند، بعد از آقا سیروس تشکر میکنم که مثل یک پدر دل سوز برای من زحمت کشیدند . همانطور که آقا سیروس گفت من در اوایل سفرم فرمانبردار خوبی نبودم چون بهاجبار خانوادهام به کنگره آمدم ولی یک جای سفرم متوجه اشتباه ام شدم و درست سفر کردم و تنها اولویت من سفرم شد . و در آخر از مادرم تشکر میکنم که در طول سفرم به من خیلی کمک کرد.
سخنان مسافر امیر:
سلام دوستان امیر هستم مسافر در ابتدا از آقای مهندس تشکر میکنم که همچین بستری را برای را فراهم کردند که افرادی مثل من بیایند در کنگره و به رهایی برسند از راهنمای عزیزم تشکر میکنم که برای من خیلی زحمت کشید و خدا را شکر میکنم که وارد لژیون آقا سیروس شدم امروز اگر چیزی به دست آوردم مدیون این بزرگوار هستم امیدوارم برایشان جبران کنم. بعد از همسفرم تشکر میکنم من یک خاطره کوچک قبل از اینکه وارد کنگره بشوم، برای شما تعریف میکنم. با همسرم ماهعسل رفته بودم شمال 36 ساعت طول کشید که به مقصد برسیم، وقتیکه رسیدیم 36 ساعت طول کشید من یک اتاق کرایه کردم و بعدازآن من سه روز گرفتم خوابیدم روز سوم همسرم من را بیدار کرد و گفت من یک روز است هیچچیزی نخوردم واقعاً روزهای خیلی سختی گذراندم و خیلی اطرافیانم را اذیت کردم و امیدوارم زحمتهای ایشان را یک روز جبران کنم.
مرزبان کشیک: آقا احمد
نگارنده و تنظیم کننده وبلاگ:مهران(لژیون 8) و منصور (لژیون 11)