
اولین جلسه از دور سی و یکم از سری کارگاه های آموزشی کنگره 60 ویژه آقایان همسفر، در نمایندگی آکادمی با دستور جلسه "وادی چهارم و تاثیر آن روی من "با استادی همسفر مهدی و نگهبانی موقت علی آقا و دبیری آقا امین روز پنج شنبه مورخ 96/09/30 رأس ساعت 13 آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:
بسیار خوشحالم که بار دیگر در این جایگاه در خدمت شما عزیزان هستم.
انسانها در مواجهه با مسائل و مشکلات عموماً به دو شیوه عمل میکنند:
1- گریز و فرار 2- پذیرش.
من صحبتهای خودم را پیرامون گروه اول قرار میدهم. این گروه غالباً به دنبال فرافکنی و به دنبال کسی یا چیزی میگردند که مسئولیت و مشکلاتشان را به گردن آنها بیندازند، مثل پدر، مادر، همسر و خانواده، نظام آموزشی و سیاسی و در آخر هم اگر دستشان بهجایی بند نشد، تقدیر و سرنوشت و خداوند.
اما بعضیها کار برایشان به اینجا ختم نمیشود و احساس میکنند به آن آرامش درونی که هرچقدر کاذب هم هست، دست پیدا نکردهاند. درنتیجه به سراغ افرادی میروند که داستان شکل گرفتن مشکلشان را آن طوری که خودشان دوست دارند برای آنها تعریف و از سوی آن افراد مورد تائید قرار بگیرند. زمانی که این تأییدیه را گرفتند، یک حس مظلومیت و تقدسی نسبت به آن موضوع در درونشان احساس میشود و احساس میکنند قربانی سرنوشت و تقدیر شدهاند.
در اینجا شاید بهصورت موقت خودشان را قانع کرده باشند که مسئولیت مشکل با آنها نیست، اما چون آن مشکل سر جایش باقیمانده و فکر آن، آزارشان میدهد، برای آنکه به آن موضوع فکر هم نکنند، یا بهطرف کارهای منفی میروند مثل خوردن مشروبات الکلی یا مصرف مواد مخدر و یا به سمت کارهای دیگری مثل خرید و مسافرت رفتن و بعضی اوقات نیز به سمت کارهای ارزشی مثل دعا، موسیقی، ورزش و توکل روی می آورند.
این صحبت من به این معنا نیست که رفتن به سمت کارهای ارزشی بد است. خیلی هم خوب و پسندیده است؛ اما روی صحبت من با گروهی است که حتی برای فرار از مسئولیت، از کارهای ارزشی استفاده ابزاری میکنند . گاهی کسانی در این گروه هستند که بدون در نظر گرفتن سعی و تلاش فقط به دعا و توکل فکر میکنند.
حضرت مولانا میفرماید:
"گر توکل میکنی در کارکن، کشت کن، پس تکیهبر جبار کن"
یا در کتاب عبور از منطقه 60 درجه، صفحه 44، آقای مهندس میگویند: کسانی که فقط منتظر معجزه هستند، به آنها گفته میشود تو منتظر معجزه هستی، پس تلاش کن معجزه خودش اتفاق میافتد.
حال ببینیم عوارض گریز از مسئولیت چیست؟ اگر این کار در انسان بهصورت یک عادت دربیاید، بعد از یک مدت آرامآرام تبدیل به یک انسان ضعیف و ناتوان شده و میبینی که اراده در این فرد هرروز کمتر میشود و بهجایی میرسد که ازپس مسئولیتهای کوچکتر هم برنمیآید. مسئله دیگر این است که ما دارای یکسری تواناییها و استعدادهایی هستیم که در درون ما نهفته است، وقتی با مسائل و مشکلات روبهرو میشویم و در مسیر آن حرکت میکنیم، این تواناییها و استعدادها شکوفا میشود و خودش را نشان میدهد. شاید خیلی از شما این جمله را به خودتان گفته باشید، که از خودم هم انتظار توانایی انجام چنین کاری را نداشتم. این نشاندهنده همین موضوع است.
اما گروه دوم که پذیرش دارند و مسئولیت کارهای خود را میپذیرند. مسئولیت میتواند آگاهانه و ناآگاهانه باشد. ناآگاهانه به این صورت هست که این افراد با تفکر حرکت نمیکنند، عجول هستند و با قوانین هستی حرکت نمیکنند. مثلاً فردی که اعتیاد دارد برای رهایی از اعتیاد میآید از روشهایی مثل سمزدایی و یا سقوط آزاد استفاده میکند. این فرد پذیرفته است که مسئولیتش با او میباشد، سعی و تلاش هم کرده اما چون از راه خرد نبوده به نتیجه نرسیده است. نقاط بارز این افراد را میتوان در نوشتار بهترین راه جستجو کرد.
اما کسانی که پذیرش مسئولیت را بهصورت آگاهانه دارند، اینها کسانی هستند که هر مسئله و مشکلی که برایشان به وجود میآید آن را ریشهیابی میکنند؛ یعنی پذیرش آنها هم از روی آگاهی و تفکر است. اینها صبور هستند، انعطافپذیر هستند و با قوانین هستی آشنایی کامل دارند و اینها کسانی هستند که در حل مسائل و حرکت در مسیر تعالی همیشه سربلند و موفق هستند.
در ادامه جلسه، همسفر حسین، رهجوی کمک راهنمای محترم آقا الیاس، گل رهائی مسافر خود را دریافت نمود.



مرزبان کشیک: همسفر مهیار
تهیه و تنظیم: همسفر محمدحسین