
مشارکت مکتوب از همسفر پژمان رهجوی آقای علی مندابچی
قوانینی در هستی وجود دارد و انسان همیشه در سر دوراهی قرار می گیرد، یک راه فجور و یک راه تقوا. این خود من هستم که انتخاب می کنم در کدام راه قدم بردارم و اگر از قوانین الهی پیروی کنم، به نفع من است و باعث می شود که به من آسیب نرسد و در طول مسیر زندگی رستگار می شوم. مثل عبور از چراغ قرمز که اگر از آن عبور کنم، باعث آسیب دیدگی خودم می شود.
اگر بخواهیم تعریفی از عدالت در جامعه داشته باشیم، یعنی همه در اجرای قانون با هم برابرند. این در کلام قشنگ است ولی اجرای آن کار بسیار سختی است. برای داشتن جامعه ای با فرهنگ بالا، هر شخص باید از خودش شروع کند. اگر هر کس به جایگاهی رسید، باید عدالت را در نظر بگیرد و از قوانین تخطی نکند . مثل کاری که در کنگره 60 انجام می شود. فرد در هر جایگاهی است، سعی می کند از قوانین تخطی نکند و سعی می کند عدالت را در مورد تمام افراد زیر نظر خود اجرا کند. برای راهنمایان کنگره 60 فرقی نمی کند که جایگاه رهجو در بیرون از کنگره چیست و همه را به یک چشم نگاه می کند و هدف آن درمان رهجو می باشد و رابطه آن ها مثل رابطه شاگرد با استاد است.
همسفر پژمان رهجوی آقای علی مندابچی